English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1952 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rubricate U بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
rubricize U بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid U اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
DVD U درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
infrared line scan U ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
redden U قرمز کردن
flushing U قرمز کردن
reddens U قرمز کردن
flushes U قرمز کردن
reddening U قرمز کردن
reddened U قرمز کردن
encrimson U قرمز کردن
rubefy U قرمز کردن
flush U قرمز کردن
crimson U لاکی قرمز کردن
to tinge with red U کمی قرمز کردن
ruddle U گل اخری زدن به قرمز کردن
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
encipher U برمز نوشتن رمز نوشتن
refers U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refer U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
referred U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
to fill in U نوشتن خاکریزی کردن
to commit to paper U نوشتن ثبت کردن
infrared ray U اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
aperture mask U استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
commentating U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
prescribed U نسخه نوشتن تعیین کردن
commentate U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
spells U املاء کردن درست نوشتن
spell U املاء کردن درست نوشتن
prescribing U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribes U نسخه نوشتن تعیین کردن
annotations U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
prescribe U نسخه نوشتن تعیین کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
commentated U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
annotation U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
spelled U املاء کردن درست نوشتن
overwrite U جانویسی کردن جای نوشتن
interpage U در روی صفحههای میانی چاپ کردن یا نوشتن
write U بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
writes U بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
write U سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
writes U سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
open U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opened U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opens U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
phoneticism U عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
write permit ring U چرخ نوار مغناطیسی که امکان نوشتن مجدد یا پاک کردن به نوارمیدهد
crashes U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashingly U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write U نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
macro U کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
declarative statement U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarations U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
head U دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
alphabetize U به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن
graphics U تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
ponceau U قرمز
red line U خط قرمز
aka U قرمز
laky a U قرمز
sanguineous U قرمز
red <adj.> قرمز
erythrean U قرمز
redder U قرمز
rubrics U خط قرمز
reddest U قرمز
cramoisy U قرمز
raddle U گل قرمز
bloodshot U قرمز
redhead U مو قرمز
gules U قرمز
redheads U مو قرمز
vinaceous U قرمز
vermilion U قرمز
coralline U قرمز
vermillion U قرمز
reds U قرمز
erythroid U قرمز
vermeil U قرمز
rubric U خط قرمز
rubescent U قرمز شونده
angrier U قرمز شده
gold fish U ماهی قرمز
redlining U خط قرمز کشیدن
phenol red U قرمز فنول
minium U اکسید قرمز
chilli pepper U فلفل قرمز
angry U قرمز شده
cochineal U قرمز دانه
cochineal U قرمز شراب کش
Red chilli U فلفل قرمز
minium U شنجرف قرمز
angriest U قرمز شده
elms U نارون قرمز
rubefaction U قرمز سازی
rel pole U قطب قرمز
hot pepper U فلفل قرمز
goldfish U ماهی قرمز
rubefacient U قرمز کننده
staring red U قرمز زننده
chlorophennol red U قرمز کلروفنول
congo red U قرمز کنگو
red nucleus U هسته قرمز
redden U قرمز شدن
reddened U قرمز شدن
red letter U با حروف قرمز
ripe lips U لبهای قرمز
reddening U قرمز شدن
reddens U قرمز شدن
red lips U لبهای قرمز
gorcock U با قرقره قرمز
cresol red U قرمز کرزول
ruddy U قرمز رنگ
dressed inred U قرمز پوش
neutral red U قرمز خنثی
infera red U مادون قرمز
roucou U قرمز بویا
rosily U برنگ قرمز
oxide of copper U توتیای قرمز
crimson U قرمز روناسی
caramels U مایل به قرمز
caramel U مایل به قرمز
infra-red U زیر قرمز
infra red U زیر قرمز
red brick U اجر قرمز
murrey U قرمز ارغوانی
red card U کارت قرمز
nacarat U قرمز روشن
Cayenne U فلفل قرمز
infrared U زیر قرمز
infrared U مادون قرمز
red lead U سرب قرمز
crimson U قرمز سیر
body brick U اجر قرمز
red lights U چراغ قرمز
first class brick U اجر قرمز
kidney beans U لوبیا قرمز
scarlet U قرمز جگری
scarlet U قرمز لاکی
rufous U قرمز کم رنگ
kidney bean U لوبیا قرمز
ruby of arsenic U زرنیخ قرمز
red peppers U فلفل قرمز
methyl red U قرمز متیل
ruffous U قرمز کم رنگ
red light U چراغ قرمز
martagon U سوسن قرمز
hot line U تلفن قرمز
hot lines U تلفن قرمز
red pepper U فلفل قرمز
bright red U قرمز روشن
safflower carmine U قرمز کافیشه
rubious U قرمز یاقوتی
elm U نارون قرمز
ladyfinger U فلفل قرمز
bays U سرخ مایل به قرمز
rubricate U قرمز نشان دادن
baying U سرخ مایل به قرمز
ultrared U انطرف اشعه قرمز
bloody U خون الود قرمز
bloodiest U خون الود قرمز
rubricize U قرمز نشان دادن
bloodier U خون الود قرمز
kermes U قرمزدانه :کرم قرمز
rudd U ماهی گول قرمز
ochreish U قرمز چون گل اخری
auburn U قهوهای مایل به قرمز
infrared absorption U جذب زیر قرمز
infrared spectrum U طیف زیر قرمز
plover page U ابیای پشت قرمز
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
scarlet U قرمز مایل به زرد
near infrared U زیر قرمز نزدیک
red clause credit U اعتبار با ماده قرمز
far infrared U زیر قرمز دور
incarnadine U رنگ قرمز گوشتی
farouche U یونجه گل قرمز کمرو
zincite U اکسید قرمز روی
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
2مهرآسا
2مهرآسا
1Arousing
1pedal pamping
1construed
3as red as a rose
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com